مادرم با تمام دلسوزي
ميکشد هي براي من قيمه
با دلي غصهدار ميگويد
بچهام از خوراک افتاده
پشت در روي کفش زيبايش
لايهاي گرد و خاک افتاده
من ولي شادمان و خوشحالم
که شده خواب من چنين سنگين
ميخورم جاي قيمه در خوابم
خوردنيهاي تازه و رنگين
خسته از دست امتحاناتم
خواب سنگين دوا و درمانم
گاهگاهي که ميشوم بيدار
نگرانم براي مامانم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تصويرگري: آلاله نيرومند
نظر شما